18 ماهگیت مبارک
سلام عشق من ببخشید که دیر شد اخه اینترنت نداشتم همین امروز وصل شد عزیزکم 18 ماهگیت مبارک باشه نوزدهم با خاله سارا و تارا کوچولو رفتیم واکسنتونو زدیم که خیلی اذیت شدی 2 روز تکون نخوردی پات درد داشت.
الانم که دو هفتس مریضیم هر جفتمون.
دیروز یاد گرفتی بگی حموم البته می گی مموم خیلی با نمک می گی.
شیطونم که شدی هزار ماشالله همشم می خوای نانای ببینی و گوش کنی منم همه اهنگهایی که دوست داریو واسط ضبط کردم روزی هزار بار باید ببینیم.
عادت کردی همش پتو خرسیتو میدی من باهاش حرف بزنم و باید روزی 10000 بارم ماچش کنم
جدیدا تا دعوات می کنم میای تو بغلم لباتو می چسبونی به صورتم یا لبم که باهات قهر نکنم.
از شربت و دارو و ویتامین خوردن بیزاری.همچنین از لباس پوشیدن
تا پوشکتو کثیف می کنی خودت میری دم در دستشویی تا بیام بشورمت.
ماشالله هر چیزم که می گیم می فهمی و سریع یه کاری می کنی تا بهمون بفهمونی حرفامونو فهمیدی
خلاصه خیلی نمکی شدی.
جدیدا شبا موقع خواب باید بزاریمت توی ملافه و تابت بدیم خودت میری ملافرو می کشی میاری این کارم مامان میتا یادت داد.
من فدای اون اشک چشمت بشم
قربونت برم که اینجا اینقدر مظلوم شدی بماند که قبلش پدر منو در آوردی
راستی یاد گرفتی تا می خوای از جات بلند بشی یا یه چیزیو بزاری جاییی یا یه کاری انجام بدی میگی علی