25 ماهگی
سلام عروسکم
25 ماههگیت مبارک باشه
اینقدر گفتنی دارم که نمی دونم از کجا شروع کنم
اول از همه بگم از حرف زدنت طوطی خانوم
اینقدر ناز و با عشوه حرف می زنی که ادم می خواد غش کنه واست
شعر می خونی قصه تعریف می کنی که صداشو اینجا میزارم
همه هر روز زنگ می زنن باهات تلفنی حرف بزنن البته با تلفن فقط با بچه ها حرف می زنی
بهت می گم لیلیا بزرگ شدی می خوای چی کاره بشی ؟؟؟ می گی ادا دتر(اقا دکتر)
می گم خوب اقا دکتر شدی می خوای چی کار کنی می گی :سوسن بدنم نفس بدم (سوزن بزنم امپول و نفس مصنوعی بدم)
واقعا نمی دونم از کجا یاد گرفتی
شعر حمومک مورچه داره و لی لی حوضک و قصه موشه که افتادو دمش کنده شد و شنگول و من گولو بلدی البته قرو قاطی می گی
عاشقه رژ لبی تا می خوایم بریم بیرون می گی مامان رج بدن برام دخترم دوست داره چی میشه(یعنی واسم رژ بزن دخترمم منظورت خودتی چی میشم یعنی مگه چی میشه)
مامان جونم از الان زوده اخه ولی وقتی می گی مامان جووونم خدا یعنی ترو خدا تسلیم میشم
شدیدا باهوشی و ما هر چی رمزی حرف می زنیم تو می فهمی ههههههه
می گم لیلیا کم کم دارم می گی (عتبانی میشم) یعنی عصبانی می شم
می گی مامان جون خورشیدم بیا بریم ببینیم فیس فوک چه خبره (فیس بوک چه خبره)
چون با عمه مریمت اسکایپ می کنیم می گی مامان بری اسکاپ عمه بیبینیم
جند وقت بود منو فقط به اسم صدا می زدی ولی من بهت گفتم من مامانتم نباید به اسم صدام کنی از اون موقع می گی خورشیدم مامان جون خورشیدم مامان جونم خورشید ههههه
جدیدا از توی یه اهنگ یاد گرفتی بهم می گی گد من (گل من) نپسم (نفسم) عزیزم اخه وقتی با من اینطوری حرف میزنی من چی کار کنم عشقم
وقتی خوابت میاد می گی مامان بریم بهابیم بعد خودتو می زنی به خواب بعد چشماتو باز می کنی می گی مامان جون بیدار شدم
وقتی یه چیزی می خوای می گی مامان می خواستم نمی گی می خوام
تمامم اهنگهایی که دوست داری وقتی برات می زارم با هاشون می خونی مخصوصا اخرای بیت هارو
وقتی می خوای یه چیزی بهت بدم می گی بدیم مامان خورشید میمی بدین خورشید جونم خرسی بدین
همچنان عاشقه پتو خرسیتی و بدون اون نمی خوابی بهش می گی خرسیه مهبون (مهربون)
راستی تا 7 هم می شمری 1 2 3 5 6 7 چهارو نمی گی
یه چیزو که دوست داری می گی مثلا اش بدین بحورم بچم دوست اره یا ماتیک بدین بدنم بچم قشنگ بشه
عاشقه کامران و هومن و سامی بیگی هستی همش مگی مامان اهنگ بدار(بزار) هومن بدارین (بزارین) بنی بدارین(بنیامین بزارین)اینقدرم قشنگ می خونه با اهنگها که خدا میدونه مثلا جاهاییشو که بلدی تا بهش میرسه تو سریع قبل از اون می خونی
از قر دادنو رقصم که دیگه هیچی نگم فقط من میمیرم و زنده می شم تو میرقصی
عاشقه سرزمینه عجایبی می گی مامان خورشید بریم تیراجه موشک سبار بشیم عمو خرسی ببینیم
خلاصه خیلی کارای عجیب و جالب می کنی که الان نمی تونم بنویسم همرو ظبت می کنم می زارم توی وبت
دوست دارم یه دنیاااااا
ترو قرآن جون مادرت بغض نکن من قلبم ضعیفهههههههههه
عشوه نیااااااااااااااااااااااااااا
اینم ژست عکس گرفتنته