شب تولد مامانی
دخملییییییییی امشب شب تولدمه هنوز هیچکی یادش نبوده که بهم تبریک بگه فقط مامان میتا گفته
بابا جون من منتظره کادوام....................
راستی گلم دیشب خیلی ذل ذرذ ذاشتی دلم میخواد بیام تند تند برات بنویسم اما به خدا وقط نمیشه یا دارم به شما شیر میدمیا پستونکتونو میندازی باید بیام کنارت همش پستونکو بهت بدم بعد باید پوشکتو عوض کنمبعد باید بغلت کنم باهات حرف بزنمبعد اگه خدا بخواد شما لطف می کنی به مامان و میخوابی تازه کار خونه............
اما دخملم خدا می دونه چقدر این کارا لذت بخشه من کیف می کنم عسل مادر.
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی