10 ماه گذشت.................

١٠ ماه گذشت  دخترم 10 ماهگیت مبارک

چقدر زود بزرگ شدی چقدر زود خانوم شدی انگار همین دیروز بود توی بخش سزارین بستری بودم و توی نخودی توی بغلم شیر می خوردی.

حالا دیگه ماشالله قد کشیدی توپولی شدی شیطون شدی...................

خیلی دوست دارم مخصوصا با این کارایی که می کنی اخساس می کنم چقدر خوشبختم که تورو دارم

الان دیگه کاملا توی رورورک راه میری غذا می خوری.

وقتی داذی شیر می خوری شیشه شیرو در میاری و به عکسای روش نگاه می کنی باهاشون حرف می زنی و می خندی واسه همین باید همش واست شیشه شیرای خوشگل با عکسای رنگی بخرم عزیزم

با من تکرار می کنی ماما دد بابا دن عاشقه دد رفتنی وقتی بهت می گم لیلیا زبونت کو؟ فدات بشم زبونتو میاری بیرون بوس می دی به روش خودت دعا می کنی با اون دستای وقتی از یه چیزی خوشت میاد دستتو می گیری بالا و انگشتاتو باز و بسته می کنی انگار داری می گی بیا این کارو با اهنگم می کنی موقع خواب انگشتای کوچولوتو می کشی روی دشکت خرچ خرچ صدای ناخونات میاد نمی دونم مامانی این چه کاریه خندم می گره از این کارای با نمکت

 سرفه های الکی می کنی بلا خانوم مخصوصا وقتی احساس می کنی کسی بهت توجه نمیکنه. اگرم کسی سرفه کنه اداشو در میاری

اگه چیزی رو بخوای می گی دد یا دت وای خیلیم خانوم شیک تشریف داری چون زبونتو همچین می چرخونی و حرف میزنی وای مامان پیشمرگت بشم من.

عاشقه دامن مامان میتایی میری زیرش قایم میشی دالی می کنی اون بیچارم 1 ساعت وای میسه تو بری زیره دامنش بازی کنی.

یه دونه دندونت کاملان نعلوم شده بغلیشم داره در میاد با کنترل کانال tv رو عوض می کنی و می خندی نانای می کنی با اهنگ بابای و دست دستی می کنی وقتی بهت قطره یا دارو می دم گریه می کنی اما دست دستی هم می کنی تا می گم افرییییییییییییین که داروتو می خوری با گریه شروع می کنی به دست زدن.لباساتو که میارم بغلشون می کنی و می گی دد.هرکی لباس بیرون تنش باشه باید ببرتت دد روسرس مامان میتارو امروز گرفتی پیچیدی به خودت با روروک وایساده بودی پشت در هی دد دد دد دد.

با تلفن که ماشالله قشنگ حرف می زنی.هر چی دستت باشه تا میگم الو میزاری دم گوشت.عاشقتم وقتی خسته میشی پتوتو می چپیچونی تو بغلتو بی صدا می خوابی.

14 اردیبهشت برات یه جشن دندونی گرفتم با دوستای نینی سایتت که عکساشو بعدا میزارم.

راستی هر کی تل داره روی سرش تلشو ور می داری میزاری روی سر خودت امروزم لبای منو یه گازی گرفتی کههههههههههههههههههههههههه.......

خلاصه نمی تونم بگم چقدر شیرین و خوردنی شدی همه دلشون می خواد هر روز ببیننت ملوسکم.

راستی امرو با بابا متین بردیمت اتلیه سها فردا عکساشو میزارم عزیزم.

یه وقتای دلم می خواد خودم واست بکشم از عشق خیلی دوست دارم.

اون یه دونه دندونت منو کشتههههههههههههههههه