تنها امید زندگیم لیلیاتنها امید زندگیم لیلیا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره

lilia my little angel

اولین آتلیه با مامان و بابا

عزیز مامان امروز رفتیم عکساتو از اتلیه سها گرفتیم خیلی خوشگل شدن اونجا کلی تعریف کردن مامانی من و بابایی که ضعف کردیم باباجونم البومتو گرفته فردا ببره به همه نشون بده دوست دارم الان چند تا از عکساتو میزارم که مامان عصی و بابا جونو وعمه ها ببینن کیف کنن.راستی اصلا اونجا اذیت نکردی مامانی همه گفتن چه دخمل خوبی.............. دوست دارم مهربون مامان ...
19 ارديبهشت 1391

10 ماه گذشت.................

١٠ ماه گذشت  دخترم 10 ماهگیت مبارک چقدر زود بزرگ شدی چقدر زود خانوم شدی انگار همین دیروز بود توی بخش سزارین بستری بودم و توی نخودی توی بغلم شیر می خوردی. حالا دیگه ماشالله قد کشیدی توپولی شدی شیطون شدی................... خیلی دوست دارم مخصوصا با این کارایی که می کنی اخساس می کنم چقدر خوشبختم که تورو دارم الان دیگه کاملا توی رورورک راه میری غذا می خوری. وقتی داذی شیر می خوری شیشه شیرو در میاری و به عکسای روش نگاه می کنی باهاشون حرف می زنی و می خندی واسه همین باید همش واست شیشه شیرای خوشگل با عکسای رنگی بخرم عزیزم با من تکرار می کنی ماما دد بابا دن عاشقه دد رفتنی وقتی بهت می گم لیلیا زبونت کو؟ فدات بش...
19 ارديبهشت 1391

دلم بدجوری سوخت......

سلام عروسکم الان 3 روزه که شدید مریضی شدید. تب زیاد البته خداروشکر امروز کم شده بینی کوچولوت کیپه خیلی سخت نفس می کشی و سرفه هایی می کنی که جیگرمو اتیش میزنه.شدیدا حساس شدی همش می خوای تو بغلم باشی باید نشسته توی بغلم بخوابی وگرنه نفست می گیره.2 شب نخوابیدی غذا اصلا نمی تونی بخوری فقط شیر و اب اونم کم مامان میتا پدرش در اومد همش مواظبته شبا یکم من می خوابم یکم مامان میتا. روز اول که بردمت دکتر گفت سرما خوردگی و باید تحمل کنی تا خوب شه بعدم گفت ماشالله دخترت قدش از نمودار زده بالا.بمیرم ولی تا الان وزن کم کردی با این مریضی. دوباره دیروز بردمت دکتر گفت باید داروهاشو کامل بخوره.به هر حال خوشحالم که داری بهتر میشی عزیزم...
6 ارديبهشت 1391

دندون کوچولو

   HAPPY FIREST TOOTH MY LOVE دیروز 20 فروردین 1390 صبح داشتم ساعت 9 صبح شروع کردی گریه کردن و جیغ زدن اومدم پوشکتو عوض کنم دیگه داشتی هق هق می کردی یهو دیدم ای وای یه سفیدیه کوچولو روی لثه پایینت سمت چپه داره به من می گه دالی مامان خورشید بلاخره منو فرشته آرزوها آوردشو گذاشت روی لثه های لیلیا کوچولو ............... وای خیلی خوشحال شدم فقط دعا می کنم زودی کامل بیاد بیرون که خیلی اذیت نشی فدات بشم من حالا واست یه جشن دندونی خوشملم می گیرم عزیزم عروسکم تو خیلی ماهی چون خیلی اذیت نکردی سر این دندون در آوردن کلا تو خیلی خانوم و ماهی.حالا بعدا که قشنگ مروارید کوچولوت خودشو نشون داد عکس شو می گیرم و میزارم. عاشقتم...
21 فروردين 1391

نهمین ماهگرد

عزیزکم خیلی خوشحالم 9 ماهه شدی قد:71 وزن:8 دور سر:45 دیگه کاملا همه چیزو درک می کنی کارای جدید بای بای . نا نای . سر سری. سینه خیز. کلمات جدید نه نه نه و کلی آواز. توی روروک نا نای می کنی.دست دستی با صدای بلند. بوس البته وقتی بهت می گم بوس بده دهنتو باز می کنی. شاخ زدن تا بهت می گم شاخ بزن سرتو میاری می زنی به سرم و کلی دلبری بکیش اینکه لباتو غنچه می کنی و مارو با این کارت دیوونه می کنی  همه چیز یه طرف ان گوشی تلفن و موبایل و در گوشت گذاشتن و اواز خوندنت انگار که داری با تلفن حرف می زنی یه طرف............... چایی تلخ که دیگه واویلا همه از دستت یواشکی می خورن اگه ببینی باید بخوری وگرنه یه شهرو بهم می...
16 فروردين 1391

عشقم همیشه کنارم باش

بعضی وقت ها دلم خیلی می گیره خیلی چند وقت خیلی حساس شدم از همه چیز ناراحت می شم بعضی وقت ها که از تو بغلم می ری فکر می کنم دوستم نداری وقتایی که غذا تو نمی خوری خیلی ناراحت می شم تروخدا همیشه همینطوری مهربون و خانم و مظلوم باش نگرانم اخه اون دندونای کوئچولوت نمی خوان در بیان همش اذیتت می کنن جالبه وقتی مامان میتا رو می بینی بال بال میزنی و می پری تو بغلش همشم می گی ماما ماما نکنه فکر می کنی مامان جون مامانته ناقلا.؟؟؟؟ موقع خواب حتما باید پتو خرسی که عروسک خرس داره رو بغل کنی وگرنه خوابت نمیبره جدیدا همش پتو رو می کشی رو چشمات تا من برش می دارم قر می زنی و ناراحت می شی ....اخه مادر من نفس...
9 فروردين 1391

این روزها......

وای خدایا خیلی خوشحالم لیلیا این روزاخیلی شیرین شدی. هر روز یه کار جدید می کنی و کلمه های جدید می گی یاد گرفتی فوت می کنی همش می گی پ پ با فتحه.پشت هم می گی نه نه نه نه خودتو لوس می کنی همش دلبری می کنی. دیگه دارم بزرگ شدنتو احساس می کنم و لذت می برم روز به روز بیشتر بهت وابسته می شم تازه دارم مامان می شم دلم  می خواد حرف بزنی و منم برات قش کنم. خدایا این لذت زیبا رو به همه هدیه کن . عاشق اون دستای کوچولوتم که وقتی بهت می گم دست بزن چلپ چلپ می کوبیشون بهم. عاشق اون درک و فهم تو و اون لوس لوسی شدناتم تا دستمو می کوبم رو پام می گم لیلیا سرتو بزار اینجا خم می شی و سرتو می زاری کلی خودتو لوس می کنی منم ضعف می ...
8 فروردين 1391